رهامرهام، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 12 روز سن داره

ناتانائیل

سونوی هفته 20

سلام عزیزکم بلاخره نصف راه و با هم اومدیما خداییش خیلی پسمل خوبی بودی تا الان که مامانی و اذیت نکردی عشق من پریروز رفتیم با هم پیش خاله دکتر بهش گفتم یه عکس خوب از پسرم بنداز میخوام بزارم تو وبلاگش قربونت بشم که انگار شنیده بودی واسه مامانی ژست گرفتی خاله دکتر گفت دستت و زدی زیر چونت حتما هنرمندی که داری برای عکس ژست میگیری گفتش لباتم مثل مامانت قلوه ایه آخ جیگر مامان که واسه مامانی و بابایی ژست میگیری بابا امیرت ازت فیلم گرفت اینم عکست عزیز دلم جیگر ممممممممممممممممممممممممممممن   ...
25 مهر 1390

شیطون بلا

پسرکم با بابایی راجع به اسمت تا حدود زیادی به توافق رسیدیم ولی هنوز به هیچ کس نمیگیم چون ممکن مامان دم دمی مزاجت دباره نظرش تغییر کنه به هر حال من و بابایی فعلا به این اسم صدات میکنیم چون هی بابایی بهت میگفت کیخسرو و من حرص میخوردم دوست نداشتم گوشات به شنیدن این اسم عادت کنه قربونت بشم امیدوارم تو هم اسمی و که برات انتخاب کردیم دوست داشته باشی قربونت برم که میخوای مهندس اوچولوی مامانت بشی بوس بوس ...
12 مهر 1390
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ناتانائیل می باشد